سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

yelaq

پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

شاید همه چیز از تو شروع می شود و مرا در خود فرو می برد

یا شاید از بیخویه

شاید ،از تو یا از تو و یا از هردو

نمی دانم کدام یک زودتر شروع کرده اید 

چون هر دو قبل از من بوده و الان هستید و بعد از من نیز خواهید بود

ولی من نه ،شاید در دامی گرفتار شده ام

دامی که بیخویه مرا در آن فرو می برد و نمی دانم چگونه رها شوم

شاید هم تقصیر شما نباشد و عامل > باشد

تنهایم گذاشتند و رفتند، شاید شما قهر کردید

و قهر شما هر روز مرا می سوزاند و ...

اه سینه سوز ،رنگ ها ،...

شاید هم فراموشی ندارد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۲۷
پرنده مهاجر

نظرات (۷)

سلام
موشته هات برام سنگینن...
موفق باشی رفیق
پاسخ:
همچنین.
سلام صادق ...
میتونم بپرسم "بیخویه" یعنی چی؟
پاسخ:
یا بهتر بگم:اصل زندگی من رو اینا تشکیل می دن.
مبهم بود
سلام آقا پسر
اگه برات امکان داره یه کم در مورد این متنی که نوشتی توضیح بده
البته به زبان فارسی رایج مملکت
پاسخ:
ان شاا... متن های بعد رو واضح تر می نویسم
۲۹ مهر ۹۱ ، ۰۸:۱۱ there is no spoon
من که تا حالا بیخویه نرفتم
همه چیز با تو شروع شد اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود..حتی همین دلتنگی های من...

لینک شدی صادق عزیز...
پاسخ:
منم لینکت کردم.
لینکام زیادن اما با چند نفرشون بیشتر رابطه ندارم..امیدوارم رابطه ی ما تداوم داشته باشه...
مرسی از لطفت...
پاسخ:
خواهش.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">