سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

اینجا،من ...

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

اینجا صدای درد می دهد

اینجا بوی مرداب می اید

اینجا صدای پای کودک بی مادر می اید

اینجا پر است از صداهای سکوت

اینجا صدای شکستن دل می اید

اینجا صدای خنده های اجباری می اید

زیر بارون،عشق و اشک،خنده های بی انتها،ناله های بی پایان...

همه و همه مرا در هم می شکنند

کاش به دنیا نمی امدم و دنیا را نمی دیدم

کاش دنیا نبود و من هم نبودم

کاش زیر باران خیس نمی شدم

کاش ...

من همه درد بودم انگاه که به دنیا امدم،

انگاه که دست و پا زدم و انگاه که رنگ زمانه به خود گرفتم...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۰۸
پرنده مهاجر

نظرات (۱۱)

اینجا چرا بوی غم میآید
بوی غصه های شبانه
کاش میشد کاری کرد
خنده مهمان دلت گردد........کاش
پاسخ:
کاش...
۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۰:۲۴ من زنم.یک انسانم!
http://upcity.ir/images/62233094309247055692.jpg

با غصه نشو همدم
سنت شکن خود باش
آزادترین فردی
وقتی که نگی ای کاش...
تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ...

تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم
سلام..اون مطلب خصوصى عکسم بود براى یکى از دوستام کذاشتم...شرمنده ام.
اینجا پر است از صدای سکوت
و من درد مند تر از همیشه
فریادی سر میدهم
به بلندای سکوت
...
پاسخ:
با این چند خط منو یاد گذشته ام انداختی...
چه عجب.زیبا بود. یعنی چی نامفهومه؟
سلام دوستم

این نوشته تصویر دنیاتونه

من شما رو لینک کردم البته با افتخار

باید به این دردها عادت کرد ... چاره دیگری داری؟
من که ندارم ...
پاسخ:
درسته دیگه چاره ای نیست
زیبا بود
پاسخ:
خوش اومدی عزیزم
خواهش میکنم
قابلی نداشت:)
امیدوارم خاطرات شیرین بوده باشه
پاسخ:
مرسی.:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">