سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

چمران ...

شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

امروز رفتم چمران 

اول رفتم یه سر  به نمایشگاه دفاع مقدس

>

ولی هی ،چی شد این همه خونی که به زمین ریخته شد

آیا ما هم در حق اون رفتگان کاری کردیم؟

یا اصلا دونستیم هدفشون چی بود و برای چی کشته شدند؟

------------------------------

بگذریم

بعدش هم تنها یه کم اون اطراف با خودم خلوت کردم

خیلی خوش گذشت... 

------------------------------

بعدش هم دوباره همون زندگی قبلی

همون کاسه و همون آش

دوباره برگشتم سر شروع 

تا دوباره زندگی شروع کنم ... .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۰۸
پرنده مهاجر

نظرات (۲)

اونا با هدف خاصی جنگیدن ...
دفاع از خاک هدف کوچیکی نیست اما همیشه سودجویانی هستن که خودشون و قاطی بقیه کنن و با این کار ما دیگه هدف هیچکس رو باور نمیکیم.
مدتهاست بین راست و دروغ حرفهاشون دست وپا میزنیم.
بگذریم ...
از روی شهدا واقعا شرمندم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">