سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

سالها انتظار

اینجا می نویسم برای همدردی، و گاهی که تنها می شوم و دلگیر به اینجا پناه می آورم ....

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

اینجا صدای درد می دهد

اینجا بوی مرداب می اید

اینجا صدای پای کودک بی مادر می اید

اینجا پر است از صداهای سکوت

اینجا صدای شکستن دل می اید

اینجا صدای خنده های اجباری می اید

زیر بارون،عشق و اشک،خنده های بی انتها،ناله های بی پایان...

همه و همه مرا در هم می شکنند

کاش به دنیا نمی امدم و دنیا را نمی دیدم

کاش دنیا نبود و من هم نبودم

کاش زیر باران خیس نمی شدم

کاش ...

من همه درد بودم انگاه که به دنیا امدم،

انگاه که دست و پا زدم و انگاه که رنگ زمانه به خود گرفتم...



۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰
پرنده مهاجر